انقلاب 57, انقلابی برای به دست
آوردن آزادی سیاسی و
ترقی و توسعه نبود. جریانهای غالب و عمده
ی انقلاب 57 نیروهای
واپسگرا. دگم. ضد دموکراسی. دشمن مدارا و
تمامیت خواهانی بودند که
مخالفتشان با شاه نه
از حب علی(دموکراسی)
که از بغض معاویه(
دشمنی با آزادیهای اجتماعی. نزدیکی با غرب
و رواداری و
مدارا) بود.
وقایع تاریخی را باید در بستر خودش بررسی کرد. معانی واژگان و برداشت از آنها به مرور زمان عوض میشود. معنایی که انقلابیون سال 57 از "آزادی" اراده می کردند 180 درجه با معنایی که ما امروز اراده می کنیم و در ذهن داریم متفاوت است. اگر ماشین زمانی وجود میداشت و یک جوان دموکراسی خواه امروزی از طبقه متوسط شهری به سال 57 می رفت و با یک جوان انقلابی سال 57 اعم از اسلامی یا مارکسیست رو به رو میشد مطمئنا توسط آن جانور 57 ای خورده میشد.
جوان طبقه متوسط شهری امروز ایران برای آزادیهای اجتماعی. سهل گیری و عدم دخالت حکومت در زندگی خصوصی اش. محترم شمردن سبک زندگی اش و قوانین عرفی و مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر مبارزه میکند یا با این رژیم مخالفت دارد. او غرب و آمریکا را دوست دارد یا لا اقل دشمنی با امریکا ندارد. غیرت و تعصبات مذهبی را کنار گذاشته. حقوق زن را محترم میشمارد به برابری معتقد است و دشمنی با دیگران ندارد. اما جوانان انقلابی سال 57 حتی چپ ها و کمونیست ها به شدت ضد حقوق زن و وارث سنت غیرت و تعصبات فرهنگی دیرپای ایرانی بودند. دشمنی و کینه ی عمیقی با غرب و امریکا در وجودشان بود و بر خلاف ما به شدت خشن و بی رحم وحشی و سبع بودند و به راحتی آب خوردن دیپلمات و مستشار و توریست های غربی که به ایذران می آمدند تا ارتش و صنعت این کشور را توسعه دهند ترور می کردند..سبک های دیگر زندگی را به رسمیت نمی شناختند بلکه یکی از عمده دلایل مخالفتشان با شاه (شاید دلیل اصلی) آزادی حجاب. آزادی مشروبات الکلی. آزادیهای اجتماعی در روابط شخصی. سینما و هنرهای نو و هر چیز مدرن و بی پروا و دگر با شانه ای بود.
وقایع تاریخی را باید در بستر خودش بررسی کرد. معانی واژگان و برداشت از آنها به مرور زمان عوض میشود. معنایی که انقلابیون سال 57 از "آزادی" اراده می کردند 180 درجه با معنایی که ما امروز اراده می کنیم و در ذهن داریم متفاوت است. اگر ماشین زمانی وجود میداشت و یک جوان دموکراسی خواه امروزی از طبقه متوسط شهری به سال 57 می رفت و با یک جوان انقلابی سال 57 اعم از اسلامی یا مارکسیست رو به رو میشد مطمئنا توسط آن جانور 57 ای خورده میشد.
جوان طبقه متوسط شهری امروز ایران برای آزادیهای اجتماعی. سهل گیری و عدم دخالت حکومت در زندگی خصوصی اش. محترم شمردن سبک زندگی اش و قوانین عرفی و مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر مبارزه میکند یا با این رژیم مخالفت دارد. او غرب و آمریکا را دوست دارد یا لا اقل دشمنی با امریکا ندارد. غیرت و تعصبات مذهبی را کنار گذاشته. حقوق زن را محترم میشمارد به برابری معتقد است و دشمنی با دیگران ندارد. اما جوانان انقلابی سال 57 حتی چپ ها و کمونیست ها به شدت ضد حقوق زن و وارث سنت غیرت و تعصبات فرهنگی دیرپای ایرانی بودند. دشمنی و کینه ی عمیقی با غرب و امریکا در وجودشان بود و بر خلاف ما به شدت خشن و بی رحم وحشی و سبع بودند و به راحتی آب خوردن دیپلمات و مستشار و توریست های غربی که به ایذران می آمدند تا ارتش و صنعت این کشور را توسعه دهند ترور می کردند..سبک های دیگر زندگی را به رسمیت نمی شناختند بلکه یکی از عمده دلایل مخالفتشان با شاه (شاید دلیل اصلی) آزادی حجاب. آزادی مشروبات الکلی. آزادیهای اجتماعی در روابط شخصی. سینما و هنرهای نو و هر چیز مدرن و بی پروا و دگر با شانه ای بود.
در خشونت و بی
رحمی و قصاوت واقعا
حیرت انگیز بودند. هنوز
بعد از 40-50 سال به کشتن
4 سرباز بی گناه وظیفه
ژاندارمری در یک روستای
دور افتاده ی گیلان
افتخار میکنند و نامش
را با بی شرمی
و کثافت تمام "حماسه سیاهکل" می
گذارند و حتی حاضر
به عذرخواهی ساده از خانواده
ی آن 4 تا
سرباز 18 ساله ی وظیفه
که بی گناه و
با بی رحمی جانشان
را در سیاهکل گرفتند
نیستند. این را مقایسه
کنید با رفتار جوانان
امروز. عاشورای 88 بعد از دادن
10 کشته و له شدن
دو سه نفر زیر
ماشین مردم خشمگین شورت
بسیجی را از پایش
در آوردند. بازماندگان آن
نسل دیوانه مقاله نوشتند
که "دلهره دارند و
ما شکست خوردیم" کجا
یک بسیجی کشته شد؟ کی
خوی وحشی گری و
جنایتی که در نسل
57 بود در نسل ما
هست؟ در جریان وقایع انقلاب
در شهر مشهد انقلابیون
دو نفر را به
ظن این که ساواکی
هستند رو به روی
بیمارستان شاهرضا در وسط
خیابان کشتند. از درخت
آویزان و سپس مثله
کردند. در میدان شهدای
مشهد سرهنگ شهربانی به
دست آنها قطعه قطعه
شد. این جانوران دنبال
آزادی بودند؟
انقلابیون
57 اصلا و ابدا دنبال
دموکراسی به معنی غربی
نبودند و آن را
نمیخواستند. خمینی مشکلش با
شاه از زمانی آغز
شد که به همراه
سایر دایناسورهای قم به شاه
نامه نوشت که بر
خلاف قانون اساسی در
کار دولت دخالت کن
و لایحه ای
که برای اولین بار
به زنان و غیر
باورمندان به اسلام حق
انتخاب شدن و کردن
داده بود. اگر خمینی
دنبال دموکراسی و ضد سلطنت
بود چرا از شاه
میخواست بر خلاف قانون
اساسی در امور اجرایی دولت کند؟ خیلی واضح است که
او درد اسلام داشت
نه دموکراسی و جمهوری و
این حرفها.
لا طائلات شریعتی را بخوانید(البته در صورتی که وقت فراغت و پرتی داشته باشید) ببینید چطور مردم را به راسهای 4 پایی تشبیه میکند که رای خود را به آبگوشتی می فروشند و ابدا لیاقت و صلاحیت انتخاب امام و پیشوا را ندارند. در ذهن این آدم جمهوری و چرخش ادواری قدرت و انتقال مسالمت آمیز آن اصلا تعریف نشده بود. بزرگترین روشنفکر(؟) پیش از انقلاب این کشور ذهنش هنوز درگیر پیشوا و امام است. قرار است جامعه را پیشوا اداره کند.
احزاب چپ وکمونیستی و حتی ملی و ملی-مذهبی را ببینید که چطور خائنانه با خمینی و متحجر ترین اقشار جامعه همصدا میشوند و در برابر حق رای زنان و غیر مسلمانان می ایستند.
لا طائلات شریعتی را بخوانید(البته در صورتی که وقت فراغت و پرتی داشته باشید) ببینید چطور مردم را به راسهای 4 پایی تشبیه میکند که رای خود را به آبگوشتی می فروشند و ابدا لیاقت و صلاحیت انتخاب امام و پیشوا را ندارند. در ذهن این آدم جمهوری و چرخش ادواری قدرت و انتقال مسالمت آمیز آن اصلا تعریف نشده بود. بزرگترین روشنفکر(؟) پیش از انقلاب این کشور ذهنش هنوز درگیر پیشوا و امام است. قرار است جامعه را پیشوا اداره کند.
احزاب چپ وکمونیستی و حتی ملی و ملی-مذهبی را ببینید که چطور خائنانه با خمینی و متحجر ترین اقشار جامعه همصدا میشوند و در برابر حق رای زنان و غیر مسلمانان می ایستند.
نوشته : parse۱۳۶۵
کاربر بالاترین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر