تا میگی رضا پهلوی
گفته رای مردم حکومت
آینده رو مشخص میکنه
، میگه نه
ما سلطنت نمیخواییم
تا میگی داشتن یک
اپوزیسیون قوی جلوی جنگ
و کشتار در
آینده رو میگیره ،
میگه نه ما سلطنت نمیخواییم
تا میگی با پیوستن
به شورای ملی همه
احزاب میتونن در مورد
اهداف مشترک متحد بشن
و به جامعه
جهانی خودشون رو نشون
بدن، میگه نه
ما سلطنت نمیخواییم
تا میگی اگه بتونیم
یک اپوزیسیون قوی و متحد
و تاثیرگذار داشته
باشیم مثل سوری ها
سرگردان نمیشیم بعد از
یک سال هنوز به
یک توافق ساده هم
نرسیدن ، میگه نه
ما سلطنت نمیخواییم
تا میگی پسر جان
حداقل برو یک بار
متن شورای ملی رو
بخون به یکی از
سخنرانی های رضا پهلوی
گوش بده ، میگه
نه ما سلطنت نمیخواییم
بشین زانو غم بغل
بگیر منتظر باش ببین
خاتمی این دفعه پشت
کدوم کوه رای میده
منتظر باش ببین شاید عظمی دلش به حال ملت بسوزه یهو بیاد اگه همه زندانی های سیاسی رو آزاد میکنیم و رفراندوم میذاریم! برو توی رویاها و فانتزی های دوران طلایی و دوران خاتمی و هی بگو آخی یادش بخیر
نه داداش با اما
و اگر نمیشه
! باید کاری کرد ! باید
شروع کنیم ! و شورای
ملی داره همین کارو
میکنه
اینو بدونین بزرگترین خطر برای رژیم کثیف ولایت فقیه اتحاد و داشتن یک اپوزیسیون قوی استوار بر اصول دموکراسی هست . نه اینکه خاتمی سخنرانی کنه و کاسه لیسی رهبر رو بکنه که شاید اینا رو هم بازی بدن
حالا هی بشینید تو
خونه هاتون منتظر معجزه
هزاره باشید که یهو
خامنه ای شب خواب ببینه و بیاد
توبه کنه . با دیکتاتور
نمیشه سازش کرد ! دیکتاتور
رو باید له کرد
"seagull" کاربر بالاترین
خوب حل این مسئله خیلی ساده است، کافیست شیر و خورشید وسط پرچم رو حذف کنید و به رضا پهلوی نگید شاهزاده، حتی بعضا رضا شاه دوم هم دیده شده ! خوب مردم دیگه نمیتونن اعتماد کنن
پاسخحذفیک گام از شما یک گام از ما
من با صحبت امیر موافق هستم، رضا پهلوی میگه من نمیگم من شاه میخوام بشم ولی مردم اگر خواستن من قبول می کنم، اخه ای چه رسالتی هست که این برای خودش قائل هست مگر ما نونخور اضافی میخواهیم. چرا همیشه یک نفر برتر از من و تو باشه. اگر ما شاه بخواهیم خواب خامنه ای هست
پاسخحذفاین نظر توسط نویسنده حذف شده است.
پاسخحذفآدم نمیداند قسم حضرت عباس شازده را باور کند یا دم خروس دروغ و ریا را. از یک طرف میگوید که من سلطنت نمیخواهم، از طرف دیگر قسم سلطنت خورده است و حاضر هم به پس گرفتن ان قسم نیست. وقتی علت این تناقض را میپرسی میگوید که با قسم سلطنت میخواستم "حقوق مردم" حفظ شود. حضرت شازده مثل پدر و پدر بزرگش، سواری گرفتن مادام العمر و نسل اندر نسل خود و مشتی درباری و بادمجان دور قاب چینهای اطرافش را جز "حقوق مردم" میداند. نخیر جناب شازده، این حق نیست، این نکبت استبداد است که این حضرت آنرا به عنوان "حق مردم" میشناسند!
پاسخحذفتازه حتی اگر رضا پهلوی راست بگوید و از خیر سلطنت گذشته باشد، انهم سلطنتی که برای حفظ ان سوگند خورده است، تازه مساله اعتبار سخنان ایشان و میزان پایبندی ایشان به حرفهایشان پیش میاید. هر چه باشد چطور میتوان حرفهای کسی را باور کرد که قسم خود را نادیده میگیرد؟ از کجا معلوم که ایشان به حرفهای دیگرشان پایبند باشند.
گویا پهلوی چیان برای رسیدن به قدرت، خمینی را سرمشق خود کرده اند و با حرفهای ضد و نقیض خود میخواهند همه را با خود همراه کنند تا خمینی وار سوار بر کول مردم ایران بقدرت برسند برسند.
از شاه و شیخ ملولم و انسانم آرزوست
پاسخحذفبا د سردی می‌وزید. همه جا برف و یخبندان بود. اتوبوس در میان برف و سرما از کار افتاده بود. رادیاتور آن یخ زده بود و یک قطره بنزین هم نداشت. یک چرخ آن هم پنچر بود و زنجیر چرخ هم نداشت. مسافران خود را در میان پالتو و پتو و هر چه که داشتند پیچیده بودند. ناگهان ..... ناگهان اتوبوس جدید از راه رسید. نصفی از مسافران با خوشحالی سوار اتوبوس جدید شدند و در هوای گرم و صندلی‌های نرم آن جای گرفتند. راننده اتوبوس جدید چند بار بوق زد تا بقیه مسافران قدیمی هم سوار شوند ولی آن‌ها نمی‌‌آمدند. مسافران گفتند حرکت کنیم آن‌ها نمی‌آیند. ولی راننده اتوبوس جدید دلش نمی‌‌آمد تا آن‌ها را در میان برف و بوران رها کند. این که از اتوبوس پیاده شد تا با آن‌ها صحبت کند. ولی دید آن‌ها همگی از سرما یخ زده بودند. اتوبوس جدید به راه افتاد. آن جا گردنه ۲۸ مرداد بود.
پاسخحذفعجب! کارتان دیگر به داستانسرایی و قصه گویی رسیده است! اما داستان تان ایراد دارد. کودتای ٢٨ مرداد تنها یکی از گردنه های رژیم پهلوی است. از گردنه کودتای سوم اسفند ١٢٩٩ بر ضد مشروطه که شروع کنی، به گردنه شکنجه و باج گیری از مردم توسط شهربانی رضا خان میرسیم با ادمکشانی از قماش تیمور بختیار. از ان که میگذری به گردنه غصب زمینهای زراعی مردم توسط رضا خان میرسیم. از ان گردنه هم که بگذریم به گردنه تمدید قرارداد دارسی توسط رضا خان میرسیم که اگر نهضت ملی نفت نبود، ما تا سال ١٩٩٧ میلادی باید به انگلستان نفت مفت میدادیم. از پس از ورود متفقین به ایران، به گردنه ٢٨ مرداد میرسیم. ان را که رد کنیم، به گردنه تجزیه بحرین از خاک ایران میرسیم. آنرا که رد کنیم به سرکوب تظاهرات مسالمت آمیز مردم توسط دیکتاتوری پهلوی میرسیم. .........تازه آخر سر به تسلیم دودستی ارتش آریامهری به خمینی میرسیم که با ان به سرکوب مردم و جنبش مترقی مردم بپردازد.
حذفرژیم پهلوی تنها چیزی که کم ندارد همان "گردنه" است. به همین دلیل هم هیچ آدم عاقلی با طناب، یا بقول شما، با اتوبوس پوسیده پهلوی جماعت به ته دره نمیرود. چرا که به تجربه میداند که کنترل این اتوبوس ترمز بریده در اختیار شاهان وابسته پهلوی نیست، بلکه در اختیار از ما بهتران است که برای منافع خود حاضرند تمامی ملتها را فدا کنند.
داستان نیست واقعیت است. مردم امروز ایران با حرفهای شما بیگانه‌اند و اصلا نمیفهمند شما راجع به چه صحبت می‌کنید.
پاسخحذفمردم حرفهای مرا نمیفهمند، یا شما حرفهای مرا نمیفهمید؟ من شک دارم که مردم حرفهای مرا نفهمند. احتمال بیشتر آنست که شما نمیخواهید حرفهای مرا بفهمید. اما من نمیدانم این چه عادت زشتی است که مستبدان دارند که از طرف مردم صحبت کنند. از شیخ گرفته تا شاه به علاوه طرفدارانشان، هر مستبدی تصور میکند که از طرف مردم نمایندگی مادام العمر دارد و این حق را دارد که از طرف مردم سخن بگوید. دوست عزیز اگر سکوت و بی تفاوتی مردم را دال بر رضایت مردم از نوع دیگری از استبداد گرفته اید اشتباه بزرگی مرتکب شده اید. کشور ما راهی جز آزادی و دموکراسی ندارد و استبداد وابسته پهلوی نمیتواند این خواست را تامین نماید.
حذفشما هر چقدر که سر در زیر برف فرو کنید و گذشته های ننگین خاندان پهلوی را فراموش نمایید، ذات استبداد وابسته پهلوی تغییری نمینماید. واقعیت آنست که، کسی که ماشین بی دنده و ترمز استبداد وابسته پهلوی را با اتوبوس گرم و نرم اشتباه بگیرد، انهم اتوبوسی که لابد آمده تا ملت را از گردنه سرد ٢٨ مرداد عبور دهد و لابد از آنجا مستقیما به دروازه های تمدن بزرگ آریامهری برساند!!!، نهایتا با سیلی یک خمینی دیگر از خواب ناز بیدار خواهد شد تا چهره کریه بنیادگرایی دستپخت استبداد آریامهری را از نزدیک ببیند. البته "خوشبختانه"!!!! برای اهل استبداد چیزی به نام مسولیت وجود ندارد. بنابر این هر چقدر هم که بنیادگرایی تقویت شود، این یا تقصیر انگلستان است و یا تقصر گوادلوپ و یا تقصیر لابد "شورشیان!!!! ٥٧"
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
پاسخحذف